براتون نوشتم منم بذارید تو لیست اسم خواسته بودید و ذکر میشه به جای من اسم پدرم رو بنویسم؟ محمد ذکر : یا نور و یا باسط ان شالله همه جمع دوستان حاجت روا بشن
میشود به خدای هم دست نزنیم؟ میشود سر به سر خدای یکدیگر نگذاریم؟ میشود مقایسه اش نکنیم؟ چه کار به خدای هم داریم؟ میشود به خدای لاک ها چپ چپ نگاه نکنیم؟ میشود به خدای چادر مشکی ها نخندیدم؟ میشود نگوییم خدای چادری ها بهتر است یا خدای مانتویی ها؟ میشود یکبار هم شده به خدای مو رنگی ها ناسزا نگوییم؟ میشود برای خدای تسبیح به دست ها کلمه اُمل را ردیف نکنیم؟ میشود به خدای آرایشی ها متلک نیندازیم؟ میشود آنقدر نگوییم خدا را کجا باید جستجو کرد؟
امتحان کنیم ، یکبار هم شده خدای هم دیگر را قضاوت نکنیم... خدا هم خسته شده آنقدر که کشیدیمش... حالش بد شده بس که هرکه میگوید خدا یار من است... نمیخواهیم تمامش کنیم؟... به خدای هم دست نزنیم ، جایگاهمان را یادمان رفته ، نشسته ایم جای خدا و پشت هم قضاوت میکنیم... خدا شخصی ست ، خدای من و خدای تو یکی ست ، اما شاید فاصله ی خدای من تا خدای تو یک خدا باشد... به نمازهایی که با لاک خوانده میشود میخندیم ، خدا را چه دیدی شاید نمازِ او درست تر از نماز من و توست... به گریه دختران مو بلوند در حرم و مسجدمان دهن کجی میکنیم ، چه میدانیم شاید خدای او محکم تر از خدای ماست... ما هیچ چیز جز چهارچوبِ خدای خودمان را نمیبینیم ، پس به حریم خدای دیگران پا نگذاریم... به چادری ها نخندیم ، چادر برای یکی امنیت است و برای دیگری خفقان... نمازِ کسی را مسخره نکنیم ،نماز برای کسی خم و راست شدن است و برای دیگری آرامش... میبینی خدای کسی مهمانی میدهد و شادی میکند، خدای دیگری روی سجاده اش نشسته و طلب عفو... هرچه که هست ، خداست ،هیچ سو را ول نمیکند... نه خدای مطلق چادری هاست ،نه خدای مطلق مانتویی ها ،نه خدای کشور های اسلامیست نه خدای کشور های مسیحی و یهودی و مابقی .... او خداست هیچ کس را رها نمیکند ... نه مرا ،نه تو را ،نه بقیه را ... دست از سرِ خدای هم برداریم ، حُکم دهنده کس دیگریست ، برای هم حکم ندهیم ... هرکس خدا را جایی می یابد، کسی در نگاه پدر و مادرش، کسی در لبخندِ کودک سرطانی، کسی میان مهمانی و به قول خودشان فضای مستی و راستی، کسی میانِ سجاده اش، کسی میانِ نماز با دست های لاک زده، کسی میانِ نمازِ شبش، یکی در جنگ و دیگری صلح .... خدا همه جا هست جدایش نکنیم ...
آخرِ هرشب روی یک تخت همه ی ما را محکم به آغوش میکشد ، میبوسد و شاید بگوید: تو فرزندِ منی مهم نیست چه شکل، چه رنگ، چه تیپ و چه قیافه ،مهم این است من دوستت دارم ...
خیلی خیلی از شما و دیگر عزیزان سپاسگزارم...
:
سین بانوجانه عزیزم
خواهش میکنم عزیز دلم
امیدوارم جناب مستر به حاجتشون برسن ولحظه های زندگیتون پر باشه از ارامش و شادی
مرسی عزیزم
ممنونم از لطفت
انشالله همه به مراد دلشون برسن
یا ابلفض ذکر مادر جان محترمتون چه سختههههه خخخخخخ
ایشالا که همیشه سلامت باشن و سایه اشون بالا سرتون باشه
سخته؟
مرسی عزیزم انشالله همه پدر و مادرها
واقعا سپاسگزارم
از همه عزیزان هم ممنون
ان شالله همه به آرزوهاشون برسن،تو هم خوشبخت باشی سپیده جان
انشالله پدر گرامی شما همیشه سلامت باشن
ببخشید کدوم صبا?!
خانوم صبا که در دعا شرکت کردن
براتون نوشتم منم بذارید تو لیست اسم خواسته بودید و ذکر
میشه به جای من اسم پدرم رو بنویسم؟
محمد
ذکر : یا نور و یا باسط
ان شالله همه جمع دوستان حاجت روا بشن
امروز نوبت شماست
سلام عزیزم .نیستی نگرانت شدم
امیدوارم ک حالت خوب باشه
سلام گلم
یکم سرماخوردم
مرسی فدات
سپاسگزارم از همه عزیزان که امروز ب یاد من هستن
نمیدونم چجوری میشه این همراهی رو قدردان بود .
سپیده جان تشکر ازت برای وقتی که میزاری
هرچی ارزوی خوب مال تو
انشالله خدا برات خیر قرار بده عزیزم
ممنون از لطف تون
بزارید آخرین نفر...من راضی ام
سین بانو جانه معطراحوال ومشعشعه تابانم
اجازه!؟بریم دفتر
باشه عزیزم بازم ببخشید
ممنون از شما سپیده جان
و ممنون از همه دوستانی که امروز به یاد من هستن
دست تک تک تون رو میبوسم
اللهم صَلِّ علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم
خواهش میکنم عزیزم
انشالله از خدا هر چی میخوای بهت بده
خیر سر راه خودت و خانوادت بیاره
یقینا یک حکمتی درش بود که چونان شد...من بیخبرم!
ممنون عزیز دلم:-*سین بانو جان
درود وسپاس به باقی دوستان عزیز و ارجمند
راستش من نظرم این بود که نوبت خودم رو بدم به شما
احتمالا اثرات تب باعث شده اشتباه کنم
سلام سپیده جون؟
صبحت بخیر.تشکر بابت اینکه اسممو تو لیستت نوشتی.
واسه باران عزیز هم امروز میشه ذکری که خودش خواسته رو بگیم یا همون صلوات قبوله ؟
سلام عزیزم خواهش میکنم
امروز نوبت عسل عزیز هست
برای باران جان باید ی فکر بکنم
سلام سپیده جون خوبی؟خوش میگذره ؟
پس کی نوبت من میشه منم تو لیستت گذاشتی دیگه؟
ذکرم صلوات بودا.
بازم تشکر
التماس دعا از همه دوستای گلم
سلام گلم
بله که نوشتم به زودی نوبت شما هم میشه
فدات
سپیده جان ذکر من رو لطفا بزارین با مفتح الابواب
ممنونم
چشم عزیزم خواهش میکنم
میشود به خدای هم دست نزنیم؟
میشود سر به سر خدای یکدیگر نگذاریم؟
میشود مقایسه اش نکنیم؟
چه کار به خدای هم داریم؟
میشود به خدای لاک ها چپ چپ نگاه نکنیم؟
میشود به خدای چادر مشکی ها نخندیدم؟
میشود نگوییم خدای چادری ها بهتر است یا خدای مانتویی ها؟
میشود یکبار هم شده به خدای مو رنگی ها ناسزا نگوییم؟
میشود برای خدای تسبیح به دست ها کلمه اُمل را ردیف نکنیم؟
میشود به خدای آرایشی ها متلک نیندازیم؟
میشود آنقدر نگوییم خدا را کجا باید جستجو کرد؟
امتحان کنیم ، یکبار هم شده خدای هم دیگر را قضاوت نکنیم...
خدا هم خسته شده آنقدر که کشیدیمش...
حالش بد شده بس که هرکه میگوید خدا یار من است...
نمیخواهیم تمامش کنیم؟...
به خدای هم دست نزنیم ،
جایگاهمان را یادمان رفته ،
نشسته ایم جای خدا و پشت هم قضاوت میکنیم...
خدا شخصی ست ، خدای من و خدای تو یکی ست ، اما شاید فاصله ی خدای من تا خدای تو یک خدا باشد...
به نمازهایی که با لاک خوانده میشود میخندیم ،
خدا را چه دیدی شاید نمازِ او درست تر از نماز من و توست...
به گریه دختران مو بلوند در حرم و مسجدمان دهن کجی میکنیم ،
چه میدانیم شاید خدای او محکم تر از خدای ماست...
ما هیچ چیز جز چهارچوبِ خدای خودمان را نمیبینیم ، پس به حریم خدای دیگران پا نگذاریم...
به چادری ها نخندیم ،
چادر برای یکی امنیت است و برای دیگری خفقان...
نمازِ کسی را مسخره نکنیم ،نماز برای کسی خم و راست شدن است و برای دیگری آرامش...
میبینی خدای کسی مهمانی میدهد و شادی میکند،
خدای دیگری روی سجاده اش نشسته و طلب عفو...
هرچه که هست ، خداست ،هیچ سو را ول نمیکند...
نه خدای مطلق چادری هاست ،نه خدای مطلق مانتویی ها ،نه خدای کشور های اسلامیست نه خدای کشور های مسیحی و یهودی و مابقی ....
او خداست هیچ کس را رها نمیکند ... نه مرا ،نه تو را ،نه بقیه را ...
دست از سرِ خدای هم برداریم ، حُکم دهنده کس دیگریست ، برای هم حکم ندهیم ...
هرکس خدا را جایی می یابد،
کسی در نگاه پدر و مادرش،
کسی در لبخندِ کودک سرطانی،
کسی میان مهمانی و به قول خودشان فضای مستی و راستی،
کسی میانِ سجاده اش،
کسی میانِ نماز با دست های لاک زده،
کسی میانِ نمازِ شبش،
یکی در جنگ و دیگری صلح ....
خدا همه جا هست جدایش نکنیم ...
آخرِ هرشب روی یک تخت همه ی ما را محکم به آغوش میکشد ، میبوسد و شاید بگوید: تو فرزندِ منی مهم نیست چه شکل، چه رنگ، چه تیپ و چه قیافه ،مهم این است من دوستت دارم ...
من دوستت دارم
انرژی مثبت برای این دوست عزیز...
فدات عزیزم
منم باشم لطفا
صلوات میخوام :)
سپاسگزارم از همراهی
چشم عزیزم تو لیست یادداشت میکنم
موج عزیز انشالله که هر چی از خدا میخوای به زودی بهت بده
مرسی سپیده جون
انشالله
امیدوارم مشکل همه حل بشه
انشالله
چشم توضیح میدم
من چطوری میتونم شرکت کنم؟؟خیلی گرفتارم...:(
عزیزم اسمت رو وارد لیست میکنم
لطفا ذکرت رو هم برام کامنت بذار
خدا انشالله گرفتاری همه رو رفع کنه